نظام مالی کشورها به عنوان بازوی محرک رشد اقتصادی یک کشور قابل مطرح است. براساس تئوری های اقتصادی رابطه مثبتی میان نظام مالی یک کشور و رشد اقتصادی آن می تواند وجود داشته باشد. به این صورت که یک کشور با نظام مالی قوی می تواند تولید ناخالص داخلی بیشتری در طول زمان ایجاد کن چکیده کامل
نظام مالی کشورها به عنوان بازوی محرک رشد اقتصادی یک کشور قابل مطرح است. براساس تئوری های اقتصادی رابطه مثبتی میان نظام مالی یک کشور و رشد اقتصادی آن می تواند وجود داشته باشد. به این صورت که یک کشور با نظام مالی قوی می تواند تولید ناخالص داخلی بیشتری در طول زمان ایجاد کند که خود به معنای رشد اقتصادی مثبت خواهد بود. هر چند این نکته حائز اهمیت است که در جهان واقعی همگنی در مکانیزم نظام مالی و رشد اقتصادی کشورها وجود ندارد و با قطعیت نمی توان قاعده تئوری را به جهان واقعی تسری بخشید. با توجه به این امر، در این پژوهش با استفاده از داده های تابلويي (پانل دیتا) در دوره 1980 الی 2011 میلادی و رهیافت هم انباشتگی پانل و تخمین از دو روش حداقل مربعات معمولی اصلاح شده کامل و حداقل مربعات پانلی ارتباط میان ساختار مالی (از طریق دو متغیر توسعه مالی و معماری مالی) و رشد اقتصادی 8 کشورمنتخب در منطقه منا (خاورمیانه و شمال افریقا) را بررسی نموده ایم. طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق مشخص گردید که ضریب تاثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی معنادار و مثبت بوده، در صورتی که ضریب تاثیر بلند مدت متغیر معماری مالی بر رشد اقتصادی از لحاظ آماری معنادار نمی باشد.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین اولویت های کلیدی برنامه ریزی کشورها در مسیر دستیابی به رشد اقتصادی بلند مدت و پایدار، بازارهای مالی مناسب مي باشد. طبق ادبیات اقتصادی، وجود بازارهای مالی کارا می تواند تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی یک کشور داشته باشد. همچنين ارزیابی متغیر بیمه که می تواند با چکیده کامل
یکی از مهمترین اولویت های کلیدی برنامه ریزی کشورها در مسیر دستیابی به رشد اقتصادی بلند مدت و پایدار، بازارهای مالی مناسب مي باشد. طبق ادبیات اقتصادی، وجود بازارهای مالی کارا می تواند تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی یک کشور داشته باشد. همچنين ارزیابی متغیر بیمه که می تواند با وجود بازارهای مالی مناسب اثر مستقیم و غیر مستقیمی بررشد اقتصادی کشورها داشته باشد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی بیمه و ساختار نظام مالی چهل کشور منتخب با استفاده از داده های تابلویی برای دوره زمانی 2000 تا 2012 مي باشد. طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق متغیرهای نشان دهنده ساختار نظام مالی در برخی موارد اثر معنادار و در برخی از گروه کشورها اثر بی معنی بر رشد اقتصادی دارند. به علاوه شاخص توسعه مالی اثر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته دارد؛ اما این اثر ناچیز و غیر قابل ملاحظه می باشد. همچنین این متغیر در کشورهای منطقه منا نیز تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. همچنین اندازه ضریب اثرگذاری متغیرهای ساختار مالی در گروه های مختلف متفاوت است. علاوه بر آن، یافته های تحقیق نشان داد که متغیر نسبت حق بیمه به تولید ناخالص داخلی تنها برای گروه کشورهای پیشرفته دارای تاثیر مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی می باشد. در صورتیکه همین متغیر برای گروه کشورهای امریکایی تاثیر منفی و معناداری بر رشد اقتصادی دارد.
پرونده مقاله